Edit Database - Farsi Etymology Dictionary Admin Panel
Back

قلب

Word Type word
Definition:

قلب به معنی برگردانیدن است. عضوی است که خون را می گرداند و خود نیز می جنبد. قلب از بن آوای " -ووِ- " به مفهوم چرخاندن و گرداندن می آید. بن آوای "ووِ" به "گِ" دگرگون شده (مانند ویستردن که شده گستردن - وزند که شده گزند - وشتن که شده گشتن - بروید به مک انزی) و سپس از "گ" به "ق" دگرگون شده است. سپس با گرفتن پسوند " ل " و " اب " واژه قلب ساخته شده است. 

 

قلب = قِ + ل + اب ( آوای "قِ" بوده "گِ" و "گِ" بوده وِ - بن آوای آن "ووِ" است)

 

-ووِ- + ل + اب