Search Results
Back

Search Results For: *

Definition Type Word

این پسوندبه ریشه می چسبد و واژه می سازد. نشان دهنده محصول عملکرد فعل است. مانند "کت + اب = کتاب (کتاب محصول کتیدن به معنی داستان سرایی است) " و "شر + اب = شراب" و " تن + اب = تناب (طناب)- (تناب محصول تنیدن است)
ویناب (بیناب = "وین" یا "بین" + اب)
قلب = قِ + ل + اب (قِ بوده گِ و گِ بوده وِ - بن آوای آن "ووِ" است)

Prefix 2 اب
كوشيدن ، كوشش كردن به سمتی حرکت کردن, رسيدن به, حركت دادن
Prefix 2 جه
نوسان کردن 2- چرخیدن 3- تاب خوردن 4- گردیدن 5- دست به دست گشتن
Prefix 2 دول
نگاه کنید به "سف"
Prefix 2 سپ



Page 1 of 1, showing 4 record(s) out of 4 total