Back
Search Words
Search Results For: *
| Definition | Type | Word |
|---|---|---|
این پسوندبه ریشه می چسبد و واژه می سازد. نشان دهنده محصول عملکرد فعل است. مانند "کت + اب = کتاب (کتاب محصول کتیدن به معنی داستان سرایی است) " و "شر + اب = شراب" و " تن + اب = تناب (طناب)- (تناب محصول تنیدن است)" |
Prefix 2 | اب |
كوشيدن ، كوشش كردن
به سمتی حرکت کردن, رسيدن به, حركت دادن |
Prefix 2 | جه |
نوسان کردن
2- چرخیدن
3- تاب خوردن
4- گردیدن
5- دست به دست گشتن |
Prefix 2 | دول |
نگاه کنید به "سف" |
Prefix 2 | سپ |