Search Results
Back

Search Results For: *

Definition Type Word
در سراسر، آن سو (نگاه کنید به "فرا")
word ترا
word ورید

-وَ - 

 

رفتن دل به جایی که مراد نبود - آنچه در دل گذرد

word وهم
word -ورزش-

-وِ - 

 

کوشیدن بجنگ . جنگ کردن بمبارزت . حمله در جنگ . نبرد. ناورد. کارزار. جنگ

word آورد
word آوردن
نا
word ا

ناخودی

ا + جم 

word اجم
راست، درست
word ارد
بیرون، خارج نگاه کنید به: اس, اش, س , ش, زا, اوز, آز, اود
word ازا
درون
word اندر
word انقلاب
جدا، به سمت بیرون، دور از (بروید به "وا")
word او
word باد
word باز
word بالشت
word بالیدن

 

.همان ورم (1)(2) است. به معنی ذخیره کردن, از بن آوای -ووَ-  است. "و" به "ب" دگرگون شده و واژه برم شکل گرفته و سپس "م" از ته آن افتاده است

"از بر کردن" یعنی به ذخیره (حافظه) سپردن

"از بر گفتن", یعنی از حافظه (ذخیره) گفتن

و همچنین "در بر گفتن"

 

word بر
word برائت
word بردن



Page 1 of 5, showing 20 record(s) out of 87 total