Search Results
Back

Search Results For: *

Definition Type Word
word بنگاه
word بنه
در سراسر، آن سو (نگاه کنید به "فرا")
word ترا
word ورید

-وَ - 

 

رفتن دل به جایی که مراد نبود - آنچه در دل گذرد

word وهم
word -ورزش-

 آ + -ووا- + یل + اگ = آ + ووا + یل + ه = = آ + ب + یل + ه = آبیله = آبله

به معنی "تاول" و بر"جستگی" روی پوست است(که مفهوم افزایش را در خود دارد).

 

در    MacKenzie نیز "آبیلاگ" آمده است.

abilag ['plkl I N '""'a] blister.

"blister" نیز از همین بن آوآ "ووا" است.

word آبله

-وِ - 

 

کوشیدن بجنگ . جنگ کردن بمبارزت . حمله در جنگ . نبرد. ناورد. کارزار. جنگ

word آورد
word آوردن
نا
word ا

ناخودی

ا + جم 

word اجم
راست، درست
word ارد
بیرون، خارج نگاه کنید به: اس, اش, س , ش, زا, اوز, آز, اود
word ازا

ال + -ووَ-  + س + ه = الوسه = البسه

رجوع کنید به لباس 

word البسه
word انبار
word انباشت
درون
word اندر
word انقلاب
جدا، به سمت بیرون، دور از (بروید به "وا")
word او

-ووَ- + + ات + ر + ی = واتری = باتری (باطری)

"در بر گیرنده" و"ذخیره کننده" قدرت  می باشد. 

رجوع کنید به "پیل".

word باتری



Page 1 of 6, showing 20 record(s) out of 107 total